به قلم :   parse        2 / 6 / 1392برچسب:حسین پناهی, تمام گناهانم, شادروان حسین پناهی, ,    15:49

در مکه که رفتم  خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام در دستهایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود .
در مکه دیدم که خدا چند سالی ایست که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش می گردنند .
در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست . دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید. غافل از اینکه آن دوره گرد خود خدا بود .
در مکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم تا به خانه خویش برگردم و در همان نماز ساده خویش تصور خدا را در کمک به مردم جستجو کنم .

آری شاد کردن شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست ...
شادروان « حسین پناهی »

ا به نقل از یکی از دوستانم عرب دیگر جاهل نیست جهل کاری کرد که پیرزن ایرانی گاو خود را بفروشد که مشرف مکه شود , تا عرب از شتر به لامبورگینی و از چادر نشینی به برج برسد و مردم ما سعادت را تقدیم عربستان کردند که شاید سعادت خویش را در دنیای دیگر بیابند .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: